سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا دانشجویان اندیشه سیاسی دراسلام

فلسفه ملاصدرا 

در قرن دهم هجری حکمت اسلامی به وسیله ملاصدرا دگرگونی یافت که می توان آن را یک «جهش» نامید . ملاصدرا بر پایه ی افکار فلاسفه و عرفای پیش از خود و بر اساس تعالیم دینی که در آیات الهی و روایات پیغمبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام آمده بود، موفق به پی ریزی مکتب فلسفی خود شد و آن را مقابل نحله های فلسفی پیشین «حکمت متعالیه» نامید.[11]

استاد جلال الدین آشتیانی(ره) درباره ی فلسفه ی ملاصدرا می گوید:

«.... ملاصدرا به واسطه ی غور در مکتب فلسفی اعم از اشراقی و مشائی و تدرّب در علوم اهل کشف و احاطه بر مأثورات و اراده در شریعت حقّه محمدیه و سیر کامل در افکار افلاطونیان جدید و قدیم و بالجمله اطلاع کافی از جمیع مشارب و افکار خود مؤسس طریقه ای شد که بر جمیع مشارب و مآرب فلسفی ترجیح دارد. افکار عمیق شیخ الرئیس و سایر اتباع مشاء و آرای افلاطونیان جدید و تحقیقات عمیق و ژرف متصوّفه، آراء و افکار اشراقی و رواقی در کتب تحقیقی او هضم شده است.....»[12]

در حقیقت ملاصدرا توانست بین فلسفه ی مشاء و اشراق و عرفان و آموزه های دینی آشتی برقرار کند که این مطلب خود دلیل بر نبوغ و نوآوری وی به شمار می آید.

 در زمان ملاصدرا، اختلافاتی که بین فلسفه ی مشاء و اشراق به وجود آمده بود و همچنین عرفان که به رد فلسفه می پرداخت، موجب تضعیف فلسفه شده بود ضمن آنکه با حملات سهمگین غزالی بر فلسفه ، فلسفه از ارزش افتاد و چند قرنی در انزوا بود. امّا فلسفه ملاصدرا توانست اعتبار فلسفه را بازآورد و  آن را همطراز و همپایه ی عرفان ساخته و هر دوی آن را با دین بیامیزد.

با توجه به آنچه که گذشت می توان منابع افکار ملاصدرا را در چهار چیز دانست:

1-    فلسفه ی مشاء و به خصوص افکار ابن سینا؛

2- حکمت اشراق که در قرن ششم به دست شیخ شهاب الدین سهروردی با انتقاد از فلسفه ی مشاء و بر اساس اندیشه های فلسفی حکمای ایران به وجود آمده بود.

3- مکتب عرفان محیی الدین عربی که جنبه های نظری یافته های شهودی بوده و شکل تکامل یافته ای از تصوف است.

4-    آموزه های دین مبین اسلام که در منابع دینی به آن پرداخته شده است.[13]

اساس حکمت ملاصدرا

حکمت متعالیه ملاصدرا بر چند اصل استوار است:

1.   اصالت وجود: هر چیزی که واقعیت دارد به تحلیل ذهنی دارای دو حیثیت است که از آنها به وجود و ماهیت تعبیر می شود. حیثیت وجودی وجه مشترک اشیاء را تشکیل می دهد و حیثیت ماهوی سبب تمایز از اشیاء دیگر می شود.

صدر المتألهین می گوید: «وجود سزاوارترین چیزی است به تحقق در خارج ، زیرا ماسوای وجود متحقق و موجود در اعیان و در اذهان است پس اوست که به وسیله ی او هر صاحب حقیقتی به حقیقت خویش می رسد.[14] 

سنگ بنای افکار ملاصدرا اصالت وجود است به همین خاطر فلسفه ی او به فلسفه ی وجودی نیز شهرت دارد.[15]

2.   حرکت جوهری: فلاسفه ی قبل از ملا صدرا حرکت را در چهار مقوله ی عرضی یعنی کم، کیف، وضع، أین می دانستند و حرکت جوهر را منکر بودند. ملاصدرا حرکت در مقولات عرضی را از حرکت در جوهر ناشی دانست، همان طور که عرض از لحاظ وجودی وابسته به جوهر است. حرکت زیرین و نامحسوس جوهر باعث حرکت در عرض می شود. لذا حرکت در نظر ملاصدرا امری بنیادی است زیرا که ذاتی موجودات مادی و حتی اثیری میباشد.[16]

3.   اتحاد عاقل و معقول: ملاصدرا خود در این رابطه اظهار می دارد به سبب تضرع به درگاه الهی توفیق حل مسئله اتحاد عاقل و معقول را یافتم که هر ادراکی فقط به طریق اتحاد بین مدرِک و مدرَک حاصل می شود و عقلی که کلیه ی اشیاء را تعقل نموده خود عین کلیه­ی اشیاء است و این است که آن نفس عالم آگاه، همان نفس جاهل ناآگاه نیست بلکه نفس آگاه با معقولات متحد شده است. لذا نفس وقتی چیزی را تعقل می کند عین صورت عقل می­گردد و در مقام موجودی عاقل، عین صورت معقوله می شود. اتحاد عاقل و معقول را باید همانند اتحاد هیولی و صورت دانست.[17]

تأثیر فلسفی ملاصدرا

پس از ملاصدرا اکثر فلاسفه ی اسلامی پیرو افکار او شدند. بسیاری از مسائل مورد اختلاف مشاء و اشراق و همچنین اختلافات فلسفه و عرفان و به تأثیر اینها اختلاف بین فلسفه و کلام حل شد. پیروان او در تلفیق و امتزاج شرع و استدلال و عرفان کوشیده و موجبات بالندگی و شکوفایی حکمت متعالیه شدند. نزدیک به نیم قرن است که فلسفه ی اسلامی وارد مرحله ی جدیدی شده است و نمایندگان آن در دوران معاصر بر پایه ی افکار اصلی صدرالمتألهین در مصاف با مسائل عصری افق تازه ای را در عرصه ی فلسفه ی اسلامی گشوده­اند.

 بیشترین حجم ابتکارات فلسفی دوران معاصر از علامه­ی طباطبائی و شاگردان ایشان است و مبدأ معرفتی دوران جدید از حکمت متعالیه با نگارش کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» به وجود آمد. از دیگر ویژگی های فلسفه ی نو صدرایی می توان به پیدایش نکات کلامی و عرفانی در بیان مسائل ناب فلسفی و عنایت خاص به شیوه ی برهانی در طرح مباحث آن اشاره کرد که فلسفه را در جایگاه فلسفه، عرفان را در جایگاه عرفان و علم را در جایگاه علم قرار داده و این امر با ارائه سبک نوینی در ادبیات فلسفی و ورود اصطلاحات تازه در آن که حاکی از وجود، مباحث جدیدی در میان فلاسفه ی مسلمان است به نحو بارز در کتب فلاسفه ی نو صدرایی به چشم می خورد.[18]

غروب ملاصدرا

ملا صدرا از عالمان زاهد و عابد روزگار خود به شمار می رفته و به نوشته ی تذکره نویسان، هفت بار پیاده به زیارت حج رفته تا اینکه در سال 1050 هجری قمری (1640 میلادی) در بازگشت از هفتمین سفر خانه ی خدا در بصره به جوار حق تعالی شتافت.[19]

خلاصه‌ی بحث

1.         ملاصدرا قرن دهم هجری در خاندانی با نفوذ و سرشناس در شیراز متولد شد و پس از فراگیری علوم مقدماتی برای تکمیل کردن تحصیلات خود به اصفهان آمده و از محضر اساتیدی همچون شیخ بهایی بهره های فراوانی برد؛

2.         ملاصدرا بیشترین تاثیر فکری خود را با تأسیس نظام فلسفی­ای به نام حکمت متعالیه بر جامعه علمی گذاشته است؛

3.         حکمت متعالیه ملاصدرا ترکیبی از فلسفه مشاء، فلسفه اشراق، عرفان نظری و نیز منابع دینی است و بر اصولی همچون اصالت وجود، حرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول استوار است.


سید مهدی میرمیران